دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 59 ثانیه
دریاچه قو از پر نمایش ترین باله های جهان است.
داستان بدین شکل است پرنسس به همراه ندیمگانش بر اثر نفرینی تبدیل به قو شده و فقط در میان نیمه شب به انسان تبدیل میشود. این پرنسس و ندیمگان در دریاچه ای از اشک پدران و مادران ندیمها شناورند. روزی شاهزاده ای در میان نیمه شب پرنسس را میبیند و دل در گرو او میسپارد تا پرنسس را از شر نفرین رها سازد. جادوگر این صحنه را میبیند و دختر خود را به شکل پرنسس به نزد شاهزاده میفرستد. شاهزاده فریب خورده و به پرنسس خیانت میکند و در اثر این خیانت طلسم جادوگر برای همیشه بر او باقی میماند. پرنسس که و دل آزرده شده تنها مرگ را دوای درد خود میبند.
موسیقی دوره رمانتیک به موسیقی دورهای از موسیقی کلاسیک غربی گفته میشود که از اوایل قرن نوزدهم میلادی آغاز گشت. این موسیقی به نهضت رمانتیک مربوط است. این سبک از نظر زمانی پس از دوره کلاسیک و تا حدی در تقابل با آن ظاهر شد.
هنرمندان رمانتیک بیشتر به احساسات و عوالم شخصی و درونی خود توجه داشتند. آنها دنیای خیال و رؤیا، افسانههای کهن، سرزمینهای دوردست و ناآشنا و هم چنین اسرار و خیالاتی را که از زندگی عادی و روزمره فاصله داشت هدف اصلی آثارشان قرار میدادند، بر خلاف آثار کلاسیکها که در آن عقل، منطق و استدلال بر احساسات و عواطف غلبه دارد، آثار هنرمندان رمانتیک سرشار از احساسات و عواطف انسانی است.
در طول دوران سبک رمانتیک در باله زنان این هنر را بسیار در تصرف خود درآوردند. اگرچه بالرین های مرد بسیار خوبی نظیر ژول پرو (Jules Perrot) و آرتور سن لئون (Arthur Saint-L,on) وجود داشتند اما آنها در زیر سایه بالرین های خانمی نطیر السلر و تالیونی به فعالیت می پرداختند.
السلر و تالیونی در کشور روسیه به حرفه خود ادامه دادند و ژول پرو و آرتور سن لئون نیز به ساخت و خلق باله در این کشور پرداختند. السلر هم چنین در کشور امریکا به اجرای باله پرداخت و توانست دو بالرین ماهر به نام های آگوستا میوود (Augusta Maywood) و مری آن لی (Mary Ann Lee) را ازفیلادلفیا در ایالت پنسیلوانیا تربیت نماید.
در پاریس هرپند هنر باله رو به افول نهاد و اجراهای شاعرانه جای خود را به اجراهای نمایشی و سرگرم کننده داد. باله مردان کاملا نادیده انگاشته شد و کلا تا نیمه دوم قرن 19، چند باله معروف تنها توانست اجرا شود مانند کوپلیا (Coppelia) که توسط سن لئون در سال 1870 طراحی شد اما حتی نقش اصلی مرد نمایش نیز توسط یک زن اجرا شد.
باله در دوران رمانتیک در دانمارک توانست استانداردهای خود را حفظ نماید. طراح باله دانمارکی به نام بورن ویل (Bournonville) که در چاریس تحصیلات خود را به اتمام رسانده بود، نه تنا سیستم استاندادرد آموزش باله را به وجود آورد بلکه تعداد زیادی از آثار باله را نیز شامل فرم جدید سیلفید را نیز خلق نمود که امروز بسیاری از این آثار در باله رویال دانمارک اجرا می شوند. در اواخر قرن نوزدهم کشور روسیه نیز توانست وفاداری خود را به هنر باله حفظ نماید. هنرمند فرانسوی با نام ماریو پتیپا (Marius Petipa) به عنوان مدیر طراحی باله در باله امپریال روسیه انتخاب شد و توانست باله های با داستان بلند به همراه حرکات موزون گروهی و اجراهای پانتومیمی خلق نماید. بهترین اثر معروف او باله زیبای خفته (The Sleeping Beauty) در سال 1890 و باله دریاچه قو (Swan Lake) است که اثر دوم با همکاری لو ایوانوف روسی (Lev Ivanov) طراحی شده است و هر دوی آنها دارای موسیقی صحنه اثر آهنگساز معروف روس پیتر ایلیچ چایکوفسکی (Peter Ilich Tchaikovsky) بودند.
باله ریشه خود را در دوره رنسانس در سراسر ایتالیا و فرانسه پیدا کرد ، اگرچه به شکلی که امروز می شناسیم تکامل نیافته بود. در آن زمان برای انجام این رقص نه توتوس (دامن مخصوص باله) وجود داشت ، نه دمپایی باله و کارهای نمادین این رقص. بلکه ریشه در رقص های درباری داشت، بنابراین لباس مناسب رقص زنان در آن زمان ، لباس های رسمی که تا مچ پا پایین می آمدند بود. برخلاف اجراهای مدرن ، تماشاگران با پایان یافتن رقص به آنها می پیوستند. رقص باله کم کم به فرانسه رسید و به نوعی اجرا تبدیل شد که برای اشراف اجرا می شد ، رقصی تأثیر گذار و با گفتار ، موسیقی ، ترانه و تعداد زیادی از حرکات فیزیکی ترکیب می شد. باله به آهستگی در حال شکل گیری بود و در اینجا بود که به یک رقص هنری واقعی تبدیل شد. از آن زمان به بعد در سراسر جهان از روسیه گرفته تا آلمان گسترش یافت و به دلیل زیبایی ذاتی در همه جا مورد پسند بود. باله به درجات هنری جدیدی رسید و از فرهنگ های مختلفی تاثیر پذیرفت.